گروه فرهنگی تهران پرس - ما از عالمی دیگر به این دنیا آمدهایم و در آن زمان آن عالم (عالم امر) مبدأ بود و این عالم مقصد. حال باید از این دنیا برویم یعنی اکنون این عالم مبدأ است نه مقصد. مرگ یعنی همین عزیمت ما از این دنیا به جهان دیگر که در روایات با انتقال از یک اتاق به اتاق دیگر مقایسه شده است.
هنگامی که به این عالم میآمدیم خواص و ویژگیهای عالم بالا در ما بود و انسان در زندگی این جهانی سعی میکند آنها را حفظ کند و باطنش را همانگونه که بود آراسته نگاه دارد. ما موجود شریفی بودیم که گنجینههای بسیاری در ما نهاده شده، اما متأسفانه آنها را دست کم میگیریم و با وجود این گنجها در این دنیا دست گدایی دراز میکنیم.
کارکرد انبیا و اولیا این است که ما را متوجه آن گنجینهها کنند و با اشاره به ارزشهای انسانی ما را تربیت کرده و سبب شوند هنگام عزیمت از این دنیا موجود شریف و با ارزشی باشیم و عاقبت بهخیر شویم.
علم و معرفت باید با هم باشد
آنچه که باعث سعادت انسان میشود تنها در علم خلاصه نمیشود، بلکه به معرفت هم نیاز است؛ برای تربیت، علم کافی نیست باید جمع بین علم و معرفت حاصل شود. ما یک کاروان انسانی داشتیم که جمع بین علم و معرفت را در خود ایجاد کرده بودند که آخرین حلقه این کاروان در زمان ما آیتالله بهجت بود. زمانی پسر ایشان با من درد دل میکرد و میگفت: هیچکس از مقام علمی پدر ما سخن نمیگوید، بلکه تنها از زهد و تقوایش حرف میزنند و درست هم میگفت، آیتالله بهجت از اعاظم علما بود. انسان بدون داشتن علم به مقامات بالای عرفانی نمیرسد و مردم باید به علمیت آیتالله بهجت آشنایی یابند.
اخلاق علیرغم اینکه همواره در بین ما نادیده گرفته میشود اصل و پایه دین ما است. یعنی در دین ما اخلاق رتبه نخست را دارد، اما متأسفانه ما عملاً اخلاق را در رتبه چندم قرار دادهایم.
عدهای از ما فکر میکنیم اخلاق چندان امر ضروریای نیست، یعنی چیزی مانند مربا بر سر سفره است که اگر نبود چندان اهمیت ندارد. آری عدهای از آقایان بر سفره علم، اخلاق را یک مربا فرض میکنند که اگر بود بود، اگر نبود هم اهمیتی ندارد. این در حالی است که سرتاسر دین ما اخلاق است و اگر اخلاق نباشد اصلاً دینی وجود ندارد.
مرحوم علیاکبر ابوترابی سر تا پا اخلاق بود؛ او با اخلاق کاری کرد که افسر عراقی که عامل صدام و مظهر خشونت بود تحول پیدا میکند و در خفا به او میگوید من در باطن خادم شما هستم اگر چه نمیتوانم در ظاهر این ارادت را به شما نشان دهم، یا افسر دیگری به ایشان میگوید من نفهمیدم تو بشری یا فرشته هستی. اینها شوخی نیست که کسی بتواند با اخلاق یک مظهر خشونت و قساوت را متحول کند.
ملامهدی نراقی میفرمودند که اگر یک اخلاق زشت و ناپسند در باطن هر کسی وجود داشته باشد مانند حسد، کبر، از خود راضی بودن و... گویا آن شخص به تنهایی مزرعهای از معصیت را در وجود خودش دارد. من روایاتی را دیدهام بر طبق آنها اگر کسی اخلاق و ارزشهای انسانی را رعایت نکند اگر شبها را به طور کامل نماز بخواند و همه روزها را هم روزه بگیرد از او پذیرفته نخواهد شد.
ارتباط با اهل بیت(علیهمالسلام) بسیار سریع اتفاق میافتد، اما فکر میکنم امروز برخی از ما به دلیل پا گذاشتن بر روی بسیاری از مکارم اخلاقی دچار اعراض اهل بیت(علیهمالسلام) شدهایم. پرخاشها زیاد شده و آیتالله بهاءالدینی میفرمودند: وقتی پرخاشها زیاد میشود برکات از بین میرود.
ثمره ریاضات شرعی
در حدیثی میفرماید: پروردگار برای شما در ایام عمر نسیمهایی قرار میدهد و باید توجه داشت که از این زمانها انسان غافل نشود. انسان اگر خود را در معرض نسیمهای رحمت الهی قرار دهد، میتواند به مقامات بالای عرفانی دست یابد.
برای مردم عام نسیمهای رحمت الهی یکبار رخ میدهد، اما برای خواص این نسیمهای رحمت الهی در نتیجه عمل و صفای روحانی تکرار میشود. ریاضات شرعی سبب وزیدن نسیمهای الهی میشود، اما باید توجه داشت که این امر شرایطی دارد و جز این نیست که این ریاضات شرعی سبب عروج برای کسانی میشود که دارای همتهای بالا باشند.
برخیها تنها در ریاضات شرعی و برخی عبادتها تنها یک حال خوب و صفای گذران به دست میآورند، این نفحات برای علما تکرار میشوند و آنان بین علم و معرفت جمع میکنند.
اگر همتها عالی شد، نفحات برای فرد عالم بسیار میشود و اگر نفحات بسیار شد، فرد میتواند بین علم و معرفت جمع کند.
برخیها هنوز اخلاق خود را در خانه درست نکردهاند و به فکر عارف و سالک شدن افتادهاند، باید اخلاق و عرفان و سلوک را از خانه آغاز کرد. باید انسان به آنچه که میداند صحیح است عمل کند و از علمای ربانی فاصله نگیرد تا به سعادت دست یابد، نه اینکه به ظنیات خود بپردازد.
معنای اسم کریم خدا
ما منکر عذاب نیستیم نعوذبالله. ولی این روش خوب نیست که مرتب با عذاب بخواهیم مردم را به خدا نزدیک کنیم. عذاب برای آخر کار است. اصلاً بنا نیست کسی عذاب شود. حالا چه و چه میشود که فلان بنده عذاب میشود. از طریق رحمت مردم را زودتر میشود هدایت کرد. شما وقتی بدانید چه خدای خوبی داری، چقدر مهربان است این خدا؛ بدون جهنم میروی نزدیکش.
«ظهور اسم کریم» را اجازه بدهید توضیح بدهم. یکی از اسمای خداوند کریم است. یکی از بزرگان میگفت: این اسم در دنیا و آخرت ظهوراتی دارد. کسی که ظهور اسم کریم را در آخرت بداند یک جهنم از خجالت برایش آماده میشود. آخرش هم میشود بهشتی و برای این موضوع مثال میآورد. میگوید شما رفتید خانه کسی. استقبال زیاد، همه را بسیج کرد، پذیرایی مفصل، شربت، غذا، آقا حوله بیارم حمام کنید، ماشین هست برویم بیرون بگردیم، برای شب چه میخواهید، کلی احترام و... بعداً متوجه بشوید صاحب خانه کسی است که در گذشته در حقش بدی کردهاید. همه آن پذیراییها و احترامها در کامتان زهر میشود.
حالا میگوید بنده که میرود در محشر که عالم کنار رفتن پردههاست، اینجا گناه میکرد میگفت بابا ولش کن، میرود آنجا میبیند گناه عجب زشت بوده. میگویند این کارها را تو کردی و ما تو را بخشیدیم. بیا برو بهشت. میگوید اگر این بنده برود بهشت آن نعمتها را ببیند و آن گناهها را به خاطر داشته باشد، شیرینی بهشت زهرش میشود. این جا اسم کریم ظهور میکند و تصرف میکند و گناهانش فراموشش میشود تا بهشت تلخ نشود. به این خدا میشود معصیت کرد؟! گناه بنده را از یادش میبرد تا بهشت زهر تنش نشود.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.